شيطان پرستي به عنوان بهانه اي براي دست يابي به نيروهاي بالقوه در آفريقا و در بين قبيله هاي وحشي بسيار رواج داشته است. اگر بخواهيم در مورد تاريخچه شيطان پرستي صحبت كنيم ابتدا بايد ودوو را بشناسيم. ودوو به عنوان مراسمي براي احضار ارواح در بين جادوگران قبايل برگزار مي شد.

.'
'.

شيطان پرستي به عنوان بهانه اي براي دست يابي به نيروهاي بالقوه در آفريقا و در بين قبيله هاي وحشي بسيار رواج داشته است. اگر بخواهيم در مورد تاريخچه شيطان پرستي صحبت كنيم ابتدا بايد ودوو را بشناسيم. ودوو به عنوان مراسمي براي احضار ارواح در بين جادوگران قبايل برگزار مي شد. در اين مراسم نواها و صداهايي شبيه به موسيقي هاي رپ و راك فعلي نواخته مي شد. اين مراسم همراه با رقص خاص جادوگران و بريدن سر يك پرنده و جاري شدن خون سر آن بر روي سر و سينه جادوگران همراه بود اين مراسم با اين شكل و ماهيت خاص و كوچك در بين بعضي قبايل آفريقايي وجود داشت اما اين موضوع و ريشه پنهان سر از قرن نوزدهم و قرن تازه ها پيدا كرد كه با تجارت برده وارد اروپا و آمريكا شد. جادوگران قرن نوزده كه عمده آنها انگليسي بودند با بهره گيري از افكار شيطاني ودوو و انجام مراسمات جادوگري با همان ماهيت شروع به كار كردند.

در مراسم جادوگران انگليسي به جاي كشتن پرنده جامي از خون خورده مي شد و روح مردگان احضار مي گشت. در اين دوران رابطه مردان با اجنه بسيار بالا گرفت به طوري كه هر جادوگر در هر نقطه از جهان به دنبال نيرويي تازه بود كه از بقيه جادوگران پيشي بگيرد و لقب شرورترين و پست ترين را به خود اختصاص دهد. در ميان اين جادوگران اليتركراولي خود را شرورترين فرد جهان ناميد.

پست ترين و زشت ترين مراسمات جادوگري كه همراه با استعمال مواد مخدر، نوشيدن مشروبات الكلي و هم جنس بازي بود توسط اين فرد صورت مي گرفت. از همه جالب تر افراد و كساني كه بيش ترين حضور را در جلسات خصوصي اين چنيني و مراسمات عمومي براي شعبده بازي و غيره... را داشتند يهوديان بودند. هر جا اسم يهود مي آيد ناخودآگاه افكار به سمت افعال شيطان متوجه مي شود. آري تمامي تجاوزات، برپايي مجالس و عضوگيري ها براي آموزش با پشتيباني مشخص و آشكار يهود صورت مي گرفت. اين يهود بود كه از اليتركراولي پشتيباني مي كرد تا مراسمات خود را بدون هيچ مانعي در سالن هاي اصلي شهر برگزار كند. كراولي سيستمي را تاسيس كرد كه تركيبي از مراسم جنسي، موسيقي هاي ودوويي، استعمال موادمخدر و جادوگري بود، به همراه علومي كه به دارندگان آن قدرت شيطاني و ناپسند مي داد. او كه عنوان شرورترين شخص دنيا را پيدا كرده بود مدعي است كه لقب شيطان بزرگ يا همان 666 (ابجد حروف شيطان) فقط برازنده اوست. يكي از طرفداران كراولي به نام كريكس از كراولي خواست كه موسيقي متن فيلم «برخاستن شيطان» را بنويسيد.

«استيو كتنز» به عنوان يكي از خوانندگان قرن 19 طرح جلد آلبوم شيطان را عكس كراولي قرار داد. در اين دوران كراولي به عنوان يك شخصيت شيطاني كه داراي قدرت هاي خاص و جلب توجه كننده است، شناخته شد. بزرگترين عامل در ترويج تفكر و شناخته شدن چهره كراولي در بين مردم علاقه خوانندگان آن روز مخصوصا خوانندگان رپ و راك به كراولي بود. رپ و راك كه موسيقي بي ريشه و تازه به دوران رسيده اي است توسط سياه ها براي ابراز نفرت خود از سفيدها در آمريكا پيدا شد. خوانندگان چنين موسيقي بي ريشه اي كه در بين جوانان قرن 19 مورد توجه قرار گرفته به فكر كسي است كه از نظر قدرت هاي غير عادي حرفي براي گفتن داشته باشد. در پي آن بودند تا بتوانند فردي با ويژگي هاي جذاب از حيث برخورداري از قدرت هاي غيرعادي پيدا كنند تا بتوانند از او به عنوان سمبلي جهت رسيدن به اهداف خود استفاده كنند و چه كسي بهتر از كراولي. اين امر باعث شد چهره «كراولي» به عنوان يك نماد شيطاني و نماد قدرت توسط خوانندگان شناخته شود. جلد آلبوم هاي موسيقي با عكس كراولي تزئين شد. اشعار خوانندگان رپ و راك آن زمان اشعار و اذكار و صحبت هاي ثبت شده كراولي شد. حالا كه كراولي در اواسط قرن نوزدهم از دنيا رفته ياد و خاطره و حتي مراسمات او و افكار وي توسط خوانندگان راك ادامه دارد براي مثال «موريسون» يك خواننده راك در سال 1979 با يك جادوگر زن در مراسمي كه در آن خون خورده مي شد ازدواج كرد و او كه خود را جادوگر شفابخش راك مي دانست يك سال بعد مرد.

يا «درولدهول» اعتراف مي كند به شدت مجذوب شيطان پرستان بدنام شده است. او هم به عنوان يك خواننده راك حدود 7 سال در مراسمات جادوگري و شيطاني حضور داشت.

حالا كه كراولي افكار و اذهان بسياري را حتي پس از مرگش جلب خود كرده، كافي است دوباره شخصي مثل كراولي با اين عقايد اعلام آمادگي كند تا از طرف يهود دست نشانده هاي آنها پشتيباني شود و دوباره مراسمات و اهداف كراولي را احيا كند.

در اينجا شخصي از خود يهوديان به نام «آنتوان اس زاندر لاوي» اعلام آمادگي كرده و رسما «كليساي شيطان» را بنيان گذاشت كه در شماره بعد به آن پرداخته خواهد شد.

نويسنده: پوريا هادى پور